قدم به قدم صدای تو بود...بوی باران و خاک مرطوب و خاطرات تو بود....قدم به قدم حرف از تو بود....حرف دریا و آسمان و نفس های تو بود.... قدم به قدم رد پای تو بود ...رد احساس اشک های تو بود.....قدم به قدم روی قلبم همه چیز با من و همه چیز از تو بود...
روی قلبم جان مال تو بود......زندگی مال تو بود.... خواب و رویاهای بیداری مال تو بود... روی قلبم روح تازه مال تو بود....تولد یک ماه تازه مال تو بود......
روی قلبم نوشته ها سطر به سطر مال تو بود...روی قلبم نقطه ها و حرف های قشنگ مال تو بود روی قلبم تمام واژه ها اصلا کتاب مال تو بود......
روی قلبم گریه ها صدای تو بود....بارش اشک ها صدای تو بود..... روی قلبم سکوت هم صدای تو بود.........
روی قلبم سر به شانه های خسته میدادی ...بده..... تکیه بر این قامت شکسته میدادی...بده..... روی قلبم درد میخواندی...بخوان....عشق را با صدایی گرم میخواندی ...بخوان....روی قلبم آه میدیدی ....ببین.....تشنه ای بی آب میدیدی...ببین....
چقدر این عادت بد خود خواهی ام را دوست دارم... وقتی که میخواهم فقط برای من شوی....چقدر این عادت بد خودخواهی ام شیرین است....وقتی که با حرف های زورکی ام اخم میکنی.......چقدر این عادت بد خودخواهی ام گره گشاست است ...وقتی که تو با دل من هم سو می شوی....چقدر با این خودخواهی هایم میسازی......تو چقدر این عادت بد خودخواهی ام را دوست داری....تو چقدر جا خوش کرده ای روی قلبم.....تو چقدر مرا دوست داری.......
حواست هست؟....